داستان خیانت زن متاهل در تلگرام تا صیغه یک پسر بیغیرت شدن
داستان خیانت زن متاهل در تلگرام تا صیغه یک پسر بیغیرت شدن
زن لیـــســـانـسـه وقتی بخاطــر دوست ایـــنـترنـتــی از شوهرش طلــاق گرفـت نمـــی دانـســـت روزی تن فروشی کنـد.
همـیشه دیگران را مسخــره می کردم که هیـــچ گاه حاضـــر نیــستنــد خطاهای خود را بپذیـرنـــد و خود را مقصــر اصـــلــی بدبخـتــی هایـشـان بداننــد. تا معــتاد می شوند دوستان نابـاب را مقـصـــر می داننــد وقتی منـحرف می شوند اطرافیانــشان را عامـل اصــلــی انحـراف معرفـی می کنـنـد، امــا من خودم را مقــصر می دانـم چرا که قدر زنــدگی ام را ندانــستم و خود را ...
ایــن ها بخـــشــی از اظـهـارات زن 34 سالــه ای به نام زهــرا اســت که به اتهام حمل موادمــخـدر، اعـتــیـاد و ولگــردی توسط ماموران انـــتـظامی دستـــگـــیــر شده است. او در حالـی که برای زندگی گذشتــه اش افــسوس می خورد و عنوان می کرد حالـا دیــگر تنــهای تنهـا شده ام و هیــچ کس دلــش به حالـــم نمی سوزد به کارشــنــاس اجتــمـــاعــی کلانـتری گفت: 20 سالــه بودم که با محمـــد امــین ازدواج کردم. او مردی مهـــربـــان، خوش چهـره و عاشق خانواده بود به خاطر شناختــی که از محـمدامین داشـــتــم سعــی می کردم مطابق خواســـته های او رفتار کنم.
- ۹۶/۱۱/۰۹