نو عروسی که بر اثر فشارهای شوهرش مجبور به خیانت شد و در تگرام …
به گزارش مجله اینترنتی کافه ۷ : تازه ازدواج کردهایم. به توصیۀ مادرم اجازه نمیدادم همسرم زیاد به خانۀ مادر و خواهرش برود. خانوادهام میگفتند باید از او زهرچشم بگیریم تا به قول معروف بفهمد “یک من آرد، چند فتیر میشود.”. چندماه از زندگی مشترکمان سپری شد.نو عروسی که بر اثر فشارهای شوهرش مجبور به خیانت شد و در تگرام …
نو عروسی که بر اثر فشارهای شوهرش مجبور به خیانت شد و در تگرام …
از صبح تا بعدازظهر سرکار میرفتم و وقتی به خانه برمیگشتم، حالوحوصلۀ حرفزدن نداشتم. روزهای اول همسرم گیر میداد و احساس دلتنگی میکرد، ولی این اواخر سکوت کرده بود و حرف نمیزد. خوشحال بودم و خودم را تحسین میکردم که خوب همسرم را به راه دلخواه خودم آوردهام. از دوسه هفته قبل به رفتارهای همسرم مشکوک شدم. شبها تا دیروقت بیدار بود و گوشی تلفنهمراهش را یکلحظه کنار نمیگذاشت. انگار موضوعی او را رنج میداد. منتظر فرصتی بود سر صحبت را باز کنم. همسرم با چشمهایی گریان درحالیکه ابرازپشیمانی میکرد، گفت: «مدتی است در فضای مجازی و گروههای اجتماعی در تلفنهمراه با مردی جوان آشنا شدهام و حالا از دست مزاحمتهای تهدیدآمیز این فرد، آراموقرار ندارم.». با شنیدن این حرف، دنیا روی سرم خراب شد، اما این مسئله که همسرم به اشتباه خود پی برده و با صداقت مرا در- ۹۶/۰۴/۲۹