همسرم آرایش غلیظی کرد و به بنگاه معاملاتی رفت تا استخدام شود اما …
به گزارش مجله اینترنتی فـــــــانـــــــوس : هیچ وقت فکر نمی کردم انسان های شیطان صفتی در جامعه باشند که به همین راحتی از اعتقاد و اطمینان مردم سوءاستفاده کنند. اگرچه بارها در رسانه ها ماجرای زنانی که با شیوه های متفاوت در چنگ برخی افراد شیطان صفت گرفتار شده بودند را خوانده بودم اما تصور این که مردی با این شیوه، چشم به ناموس دیگران داشته باشد، هیچ گاه در خاطرم نمی گنجید چرا که…همسرم آرایش غلیظی کرد و به بنگاه معاملاتی رفت تا استخدام شود اما …
مرد جوانی که نگرانی در چهره اش موج می زد به همراه همسرش وارد کلانتری شد و در حالی که عنوان می کرد از متصدی یک بنگاه معاملاتی شکایت دارم، به تشریح ماجرایی تلخ پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت:
وقتی خدمت سربازی ام به پایان رسید تلاش کردم تا شغل ثابتی برای خودم دست و پا کنم به همین دلیل به شرکت های خصوصی زیادی سر زدم و شغل های متفاوتی را در شرکت های پیمانکاری یا خدماتی تجربه کردم اما در هر جایی که مشغول کار می شدم، مدتی بعد و تنها به خاطر این که حق بیمه را نپردازند مرا اخراج می کردند و باز سرگردان به دنبال شغل دیگری می رفتم.
در همین روزها پدر و مادرم تصمیم گرفتند مرا داماد کنند این بود که حدود ۸ ماه قبل و به طور سنتی با دختری ازدواج کردم که خانواده اش از همه نظر تقریبا همسطح خانواده ما بود. «توران» اگرچه بیشتر از ۱۷ سال نداشت اما دختری بسیار فهمیده بود و مشکلات مالی مرا کاملا درک می کرد به همین دلیل همه تلاشش را به کار گرفت تا مراسم عروسی را با کمترین هزینه برگزار کنیم.
با این وجود باز هم مبلغی را قرض کردم و با وام ازدواج، زندگی مشترکمان را در زیر یک سقف آغاز کردیم اما همچنان برای پیدا کردن یک شغل ثابت دچار مشکل بودم به طوری که دیگر مخارج زندگی و- ۹۶/۰۲/۱۲
