محمد

آخرین نظرات
  • ۱۷ بهمن ۹۶، ۲۳:۱۶ - پروژه هوش مصنوعی
    عالی
  • ۱۷ بهمن ۹۶، ۰۱:۱۵ - پروژه متلب
    عالی
  • ۱۵ بهمن ۹۶، ۲۳:۴۸ - پروژه متلب
    عالی
  • ۰
  • ۰


کار بی شرمانه پسر جوان با دختر ساده لوح پس از اینکه او را وابسته خود کرد

مجله اینترنتی فـــــــانـــــــــوس : در فضای مجــــازی با هم آشنا شدیم. روزهای اول فقــــط از سر شوخی و شیطنت با مهرداد ارتباط داشتـــــم؛ اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم ایـــن‌قدر وابسته او بشـــــوم.کار بی شرمانه پسر جوان با دختر ساده لوح پس از اینکه او را وابسته خود کرد

به گزارش مجله اینترنتی فــــــــانــــــوســــــــ  : مهرداد حــــرف‌های عاشقانه می‌زد و با هم قول‌وقرار ازدواج گذاشته بودیم. مادرم از این ماجرا خبر داشــــت. او خودش شبانه‌روز درگیر گوشی تلفن‌همراهش بود، برای همین هم نمی‌توانســــت چیزی بگوید. پدرم از دست کارهای ما مثل سیر‌وسرکـــــه می‌جوشید و حرص می‌خورد. او هرروز داد‌وفریاد راه می‌انداخت؛ ولی مــــادرم توجهی نمی‌کرد و هرموقع جر‌وبحثشـــان بالا می‌گرفت، قهر می‌کرد و با هم به خانه پدربزرگم می‌رفتیــــم.

مادربزرگــــم از او حمایت می‌کرد. بیچاره پدرم چاره‌ای نداشت جز آنکه از ترس آبرویش هم که شده، کوتاه بیاید. حدود پنج‌ماه‌ونیم از آشــــنایی من و مهرداد گذشت. یک روز که بــــا هم در پارک قرار ملاقات گذاشته بودیم، گفت مادرش
  • ۹۶/۰۱/۲۳
  • محمد محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی